آخرین اخبار
کد مطلب: 73102
معاريو: هرگونه مقابله با ايران به نابودي اسرائيل ختم مي‌شود
تاریخ انتشار : 1393/01/01
نمایش : 1274

به گزارش سلام لردگان به نقل از خبر گزاري فارس:روزنامه عبري زبان «معاريو» چاپ سرزمين‌هاي اشغالي در گزارشي به قلم «يهودا جود نعمان» فيلمبردار و استاد دانشگاه تل‌آويو درباره «پرهيز اسرائيل از هرگونه حماقت نظامي عليه ايران» مي‌نويسد؛ هنگامي‌که به تاسيسات هسته‌اي ايران حمله مي‌شود و بمب‌ها براي نابودي تاسيسات‌ آن‌ها فرود مي‌آيند، از سوي ديگر اين موشک‌هاي تلافي‌جويانه‌ ايران است که براي پاسخگويي شليک مي‌شوند و در نتيجه افراد زيادي کشته و مجروح مي‌گردند. حال در زماني که هنوز درگيري رخ نداده است، زمان گفتگو براي بکارگيري گزينه ديگر وجود دارد. «گزينه ترس از وقوع جنگ هسته‌اي» که بين آمريکا و اتحاد جماهير شوروي سابق در طي جنگ سرد برقرار شد و وحشت از چشم انداز جنگ هسته‌اي و نابودي متقابل مانع از هرگونه رويارويي شد. کم و بيش از نبرد کره که از سال 1950 تا 1953 طول کشيد تا فروپاشي ديوار برلين در سال 1989 که به نشانه خاتمه جنگ سرد بود، جهان نبردي را به‌خود نديد. *ايران هسته‌اي، اسرائيل را بشدت مشوش کرده است همانند بحران کنوني بابت برنامه‌هاي هسته‌اي ايران، در دوران جنگ سرد وضعيت به‌حدي رسيده بود که جهان هر آن در انتظار شعله‌ور شدن نبردي بسر مي‌برد. به‌عنوان مثال در سال 1962 به لطف «فيدل کاسترو»، موشک‌هاي شوروي براي حمله به سواحل آمريکا در کوبا استقرار يافتند ولي در آن زمان سران وقت دو کشور يعني «جان.اف.کندي» آمريکايي و «خروشچف» روسي، راهي را براي جلوگيري از وقوع نبرد يافتند و سپس «تلفن قرمز» يا خط مستقيم تلفني ويژه بين کاخ سفيد و کرملين جهت تماس در موارد ضروري برپا شد. * تلاش براي القاي گزينه ترس از نبرد هسته‌اي با وجود داستان فيلم‌هايي در زمينه «پايان جهان» و فيلم «دکتر استرنج لاو» يا با نام ديگر «چگونه ياد گرفتم دست از هراس بردارم و به بمب عشق بورزم» به کارگرداني استنلي کوبريک کارگردان يهودي آمريکايي، هيچ نبردي بين آمريکا و شوروي رخ نداد؛ زيرا ترس از درگيري هسته‌اي بين دو طرفي که هر يک مجهز به زرادخانه‌ جنگ افزار‌هاي هسته‌اي بودند، شبکه‌ امنيتي کنترل و توازني را ايجاد کرد تا هر دو طرف از بکارگيري سلاح هسته‌اي خودداري کنند. در تناقض با وضعيت موجود آن زمان، هرگز در دوران جنگ سرد بين بلوک شرق و غرب و در نبرد ويتنام جنگ افزار‌هاي هسته‌اي بکار نرفت. هم‌اينک ترس از وقوع نبرد هسته‌اي سال‌هاست که به همين شکل باقي مانده و هم اکنون نظاير آن‌را بين هند و پاکستان و هند و چين شاهد هستيم. * از ترس حملات پيش دستانه، ايران نبايد هسته‌اي شود گزينه «ترس از درگيري هسته‌اي» بر اساس دکترين «حمله ثانويه تلافي‌جويانه» و نيز «حمله سوم» است. بر اساس گزارش‌هاي منابع خارجي، جنگ افزار‌هاي هسته‌اي و موشک‌هاي کنوني اسرائيل، قادر به انجام حمله تلافي‌جويانه در منطقه و عليه مقابله با بمباران هسته‌اي به هدف نابودي اسرائيل هستند. ولي با توجه به اين‌که اسرائيل کوچک است پس تل‌آويو نبايد خود را در معرض خطر حمله پيش دستانه از سوي ايران قرار دهد بنابراين نبايد اجازه دهد تا ايران به بمب هسته‌اي دست يابد. * ترس اسرائيل بي‌دليل نيست هرچند که در ماجراي «متزادا»، محاصره منطقه توسط سربازان رومي منجر به خودکشي متعصبين يهودي که در صحراي «يهودا» سنگر گرفته بودند، شد، اما بايد درنظر داشت ‌که اهالي کنوني اسرائيل بدين شکل نيستند و خودکشي نمي‌کنند بلکه تسليم شده و دست از مقاومت مي کشند. * گزينه «بيم ترس از حمله هسته‌اي» مناسب‌تر است با وجود حمله تلافي جويانه اسرائيل عليه ايران که سدي کامل و ايمن در برابر حمله هسته‌اي است بنابراين چرا بايد بين تل‌آويو و تهران گزينه «ترس از حملات هسته‌اي» انتخاب نشود؟ چرا بايد به بنيامين نتانياهو نخست وزير و «باراک» وزير جنگ اجازه داد که به اسرائيلي‌ها قوت قلب بدهند که در صورت وقوع درگيري تنها صدنفر کشته خواهند شد؟ چرا بايد به آن‌ها اجازه داد تا با صحبت از هولوکاست دوم، ما را بترسانند؟ البته ما در اسرائيل به اين نوع ارعاب‌ها خو گرفته‌ايم. براي مثال، در زمان دولت «لوي اشکول» نخست وزير وقت اسرائيل و قبل از وقوع جنگ‌هاي شش روزه در سال 1967 و فاصله سه هفته اي بين آن، چنين چيزي را شاهد بوديم. همين تاکتيک رعب و وحشت را بعدا از سوي «گلدا ماير» و «موشه دايان» در نبرد «يوم کيپور» در سال 1973 و ترس از تخريب «معبد مقدس سوم» و بکارگيري جنگ افزار‌هاي هسته‌‌اي نظاره‌گر بوديم. * خير، گزينه «ترس از حمله هسته‌اي» نيز بي‌فايده است اما در کنار اين‌ها بايد گفت که موارد تاثيرگذار ديگري نيز دخيل هستند. اول از همه اين است که بکارگيري «گزينه ترس ناشي از بمب هسته‌اي» از سوي ما، احتمالا سد راه آزادي اسرائيل خواهد شد. بطوري‌که ديگر تل‌آويو قادر نخواهد بود جنگ‌هايي همانند جنگ اول لبنان در سال 1982، جنگ دوم سال 2006 و يا عمليات «سرب گداخته» غزه را اجرا کند و ديگر عمليات سرب گداخته و يا سرب توخالي در کار نخواهد بود. * اسرائيل در برابر ايران در موضع ضعف قرار دارد آيا ما در حقيقت شاهد نمايش ترسناک مترسک آدم آهني در فيلم «جادوگران شهر اُز» هستيم؟ آيا «جادوگر شهر اُز» خود را از ديد تهران مخفي نگه داشته و همانند شيربزدل اين فيلم که شجاعتش را از دست داده، است؟ در رابطه با سابقه ترس ما از مسئله هولوکاست، در صورت هرگونه تقابل با ايران بايد همه بهاي گزافي را بپردازند. * هرگونه برخوردي با ايران مختوم به نابودي اسرائيل است واقعيت اين است که اسرائيل نمي‌تواند در اولين حمله پيش دستانه جان به‌سلامت ببرد. در همين راستا، اسرائيل حتي تاب حملات تلافي‌جويانه يا همان ضدحمله‌هايي را که با شليک صد‌ها موشک از جانب حزب‌ الله و ايران صورت مي‌گيرد، ندارد. در اين زمينه بايد بمباران هسته‌اي‌ هيروشيما بياد آورده شود. در اين ميان، توکيو حتي با بمب غيرهسته‌اي نابود شد و تلفات به‌مراتب بيشتري را باقي گذاشت، پس عقل سليم مي‌گويد که نه با بکارگيري گزينه اول (حمله پيش دستانه) و نه با گزينه دوم (حمله تلافي جويانه) و درکل نبايد به هيچ صورتي نبردي بين اسرائيل و ايران صورت گيرد.

 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 



جهت عضويت در کانال های خبري سلام لردگان روی تصاویر کليک کنيد
پیوند
سايت رهبري

دولت

مجلس